حسودیم میشه

به تو حسودیم میشود...

به تویی که آن قدر حیا وجودت را گرفته که حتی...

که حتی با دراز کردن دست یک معلول به سمتت حجابت را محکم تر از قبل میگیری...

تو مخلوقی هستی که خدا فقط بخاطر تو فرشته هایش را صدا میزند تا با خوشحالی تو را نشانشان بدهد...

کاش اندکی، اندکی از حیایت را به بی حیاها قرض میدادی...

فقط اندکی...

حیا